خیانت

متن مرتبط با «یغما» در سایت خیانت نوشته شده است

< نه مثل دایی یغما >

  • یادم می آید، کمی پیش تر از همان آخر ها ،پدر می گفت چقدر کم گپ شده ام ! حرف های دلم را به کی و کجا می زنم؟اما یادش رفته بود سال ها پیش که دختر خنده رو و شادابی بودم، هر بار که مرا می دید می گفت :" چه شنیده ایی که اینقدر شوخ و شنگ استی ؟" بعد ها که معنی گپ اش را فهمیدم سعی کردم جلو چشمهایش نخندم و کم کم این نخندیدن و کم گپ زدن شد عادتم،با خود گپ می زدم و با خود خنده می کردم.باید مثل یک مرد باشم تا نتوانند با من بازی کنند.نباید خنده بر لب داشته باشم.زن و لبخند نزدن چه به هم نمی آیند ! مثل آسمان بی ستاره، مثل عشق بدون احساس،مثل مادر نامهرباناز رمان " نه مثل دایی یغما "نوشته ی زهرا نورینشر نیبرچسب‌ها: ادبیات افغانستان + نوشته شده در  Fri 1 Mar 2024ساعت 3 PM  توسط Mephisto  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها